سالهای دوری

ساخت وبلاگ

:(

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 30 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از توکه دنیا فراموشم شده دنیای این روزای مندرگیر تنهایی شدهتنها مدارا میکنیمدنیا عجب جایی شدههرشب تو رویای خودم .. آغوشتو تن میکنمآینده این خونه رو باشمع روشن میکنم در حسرت فردای توتقویمم و پر میکنمهر روز این تنهایی و فردا رو تصور میکنمهم سنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیستاینجا به جز دوریه تو .. چیزی به من نزدیک نیست سالهای دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 29 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

آواز عاشقانه ی مادر در گلو شکستحق با سکوت بود، صدا در گلو شکستدیگر دلم هوای سرودن نمی کند تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست سربسته ماند بغض گره خورده در دلمآن گریه های عقده گشا در گلو شکستای داد، کس به داغ دل باغ، دل ندادای وای، های های عزا در گلو شکستآن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بودخوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست«بادا» مباد گشت و «مبادا»‌به باد رفت«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکستفرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند نفرین و آفرین و دعا در گلو شکستتا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست سالهای دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 30 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

عزیزم...

روی نبودنت هم می توان حساب کرد....

یادت می ارزد به تمام کسانی که بودن هایشان بوی بیزاری میدهد...

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 29 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

یادش بخیر... پنج سال و دو روز پیش...

چقدر زود گذشت...

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 27 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

آتنای عزیزم، دیشب خوابت رو دیدم، شب اول سال 2015... خواب دیدم تو یه کلاسم، کلاس درس که تموم شد و بیرون اومدم شب بود، همه جا تاریک اما جلوی روم یه شهر بزرگ و پر نور بود، آره NY بود، برج های بلند و پر نور ، مغازه ، بوتیک  و رستوران های خیلی شیک... دور شهر رو یه حباب شفاف گرفته بود... تو اونجا بودی... اما من نمیتونستم برم اونجا، میگفتن باید درست تموم شده باشه و پاسپورت داشته باشی، تصمیم گرفتم برم توی شهر با خودم گفتم کی میخواد بفهمه... از حباب رد شدم و داخل شهر شدم، به دور و برم نگاه انداختم و یه لحظه دیدم تو روبروی من هستی... مات و مبهوت نگاهت میکردم، طاقت نیاوردم، بغلت کردم و سرم رو روی شونت گذاشتم، کمی گریه کردم سرمو برداشتمو دوباره نگاهت کردم، دستات رو گرفتم و باهات تو خیابونای NY قدم میزدم، تو منو مهمون کری به آب میوه با اینکه خیلی گرون بود... بعد از خوردن کمی جلوتر رفتیم من گفتم چقدر دلم شیرنی میخواد، تو بلافاصله رفتی و برام خریدی... اون شب خیلی زود گذشت... تو تمام مدت تو با چشمای نگران نگاهم میکردی، (این حالت چشمات رو به وضوح یادم هست) صبح شده بود، تو باید میرفتی... تا دم یه سالهای دوری...ادامه مطلب
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 31 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

 3 روز پیش خبری بهم دادی که هنوز هم نتونستم باورش کنم...

خدایا من سلامتی عزیزم رو از تو میخوام... خودت کمکش کن...

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 48 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

این روزا خیلی سخت سپری میشن، حتی سخت نفس می کشم... تمام ذهنم شده تو... از وقتی جواب آزمایشت رو گرفتی باهام حرف نزدی و یک هفتس که از اون موقع میگذره... من تمام این سالها رو به این امید زندگی کردم که دوباره یه روز بتونم با تو باشم... ازت خواهش می کنم!!! طاقت بیار...

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 25 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12

زندگی حتی وقتی انکارش می کنی، حتی وقتی نادیده اش می گیری، حتی وقتی نمی خواهی اش از تو قوی تر است. از هر چیز دیگری قوی تر است.باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد. آن قدر که اشک ها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد. چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟

دیگران هم صد بار گفته اند. به چیز دیگری فکر کن.

بله می دانم٬ خوب می دانم٬ اما مرا بفهمید. نمی توانم

سالهای دوری...
ما را در سایت سالهای دوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2theyearsawayd بازدید : 28 تاريخ : جمعه 24 دی 1395 ساعت: 1:12